معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه تبریزجامعه شناسی سبک زندگی2645-56412520160420بررسی ضریب نفوذ شبکههای اجتماعی مبتنی بر تلفن همراه و تأثیر آن بر سلامت اجتماعی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه تبریز)1385684FAتوکلآقایاری هیردانشگاه تبریزداریوشمحمدپوردانشگاه تبریزصابرجعفریدانشگاه تبریزJournal Article20170202سلامت و سلامت اجتماعی و آنها با رسانههای مدرنِ معروف به شبکههای اجتماعی، علیرغم اهمیت شایانی که در جامعه شناسی سلامت و ارتباطات دارد، آنچنان که شایسته است، به شکل تجربی مورد توجه و بررسی قرار نگرفته است. مطالعه حاضر در همین راستا و با هدف تعیین ضریب نفوذ شبکههای اجتماعی مبتنی بر تلفن همراه و نیز میزان استفاده از آنها و ارتباطش با سلامت اجتماعی دانشجویان دانشگاه تبریز در سال 1393 انجام گرفته است. روش تحقیق مورد استفاده در پژوهش حاضر پیمایش بوده و تکنیک جمع آوری دادهها نیز پرسشنامه میباشد که بین 383 نفر که با استفاده از نمونهگیری طبقهای متناسب با سهم بر حسب دانشکده و جنس انتخاب شدند، توزیع گردیده است. بر اساس نتایج، نزدیک به 51 درصد از دانشجویان حداقل عضو یکی از چهار شبکه اجتماعی مبتنی بر تلفن همراه (شامل واتس آپ، وایبر، تانگو و لاین) بوده و به طور متوسط و روزانه حدود 3/34 دقیقه از این شبکهها استفاده کردهاند. بر اساس نتایج، تفاوت نسبتاً کم ولی به هر ترتیب معناداری بین میانگین سلامت اجتماعی افراد عضو و غیرعضو شبکههای اجتماعی مبتنی بر تلفن همراه (به نفع افراد غیرعضو) مشاهده شده است. میزان استفاده از شبکههای مجازی با شاخص کل سلامت اجتماعی رابطه معنادار و منفی و نیز با دو بعد سازواری اجتماعی و مشارکت اجتماعی نیز رابطه معکوس و معناداری نشان داده است.https://sls.tabrizu.ac.ir/article_5684_2883af9cde20692bc2e29bcf5479f923.pdfمعاونت پژوهش و فناوری دانشگاه تبریزجامعه شناسی سبک زندگی2645-56412520160420تحلیل رابطه رسانههای تحت نظارت و بدون نظارت با مدیریت بدن در بین زنان شهر میاندوآب39705683FAسیمینافشاردانشگاه تبریزصمدعدلی پوردانشگاه تبریزسیداحمدمیرمحمدتباردانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20170202در دهههای اخیر تلاش برای بازتعریف هویت فردی بر مبنای تصور افراد از شرایط بدنی و ظاهر خود و تلاش برای مدیریت بدن، موضوعی است که توجه پژوهشگران زیادی را به خود جلب کرده است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه رابطه رسانههای جمعی در دو شکل رسانههای تحت نظارت رسمی دولت شامل روزنامه و مجلات، رادیو، تلویزیون و رسانههای بدون نظارت یا کمتر قابل کنترل رسمی شامل ماهواره، اینترنت، شبکههای اجتماعی مجازی، تلفن همراه، با مدیریت بدن است. برای بررسی این رابطه، از نظریههای جهانیشدن استفاده شده است. روش پژوهش پیمایشی و ابزار مورد استفاده پرسشنامه محققساخته است. حجم نمونه 384 نفر است که از بین زنان 15 تا 45 سال شهر میاندوآب در سال 1393 نمونهگیری شده است. نمونهگیری به شیوه خوشهای چندمرحلهای انجام یافته است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که بین استفاده از رسانههای تحت نظارت و مدیریت بدن رابطه معنادار معکوسی وجود دارد. اما بین استفاده از رسانههای بدون نظارت با مدیریت بدن رابطه معنادار مستقیمی وجود دارد. علاوه بر این متغیرهای مستقل وارد شده در مدل رگرسیونی پژوهش توانستهاند 39 درصد از تغییرات مدیریت بدن پاسخگویان را تبیین کنند.https://sls.tabrizu.ac.ir/article_5683_6c4a341c1922c49f961724499874d96c.pdfمعاونت پژوهش و فناوری دانشگاه تبریزجامعه شناسی سبک زندگی2645-56412520160420شناسایی و اولویتبندی انگیزه مشتریان از خرید کالای ورزشی دستدوم در ایران711015682FAمحمد رسولخدادادیدانشگاه تبریزمریمفریدفتحیدانشگاه تبریزرقیهسرلابدانشگاه تبریزJournal Article20170201در سالهای اخیر افزایش تجارت بینالمللی از یکسو و حضور شرکتهای بینالمللی از سوی دیگر، منجر به ظهور گستردهتر محصولات کشورهای مختلف در بسیاری از بازارهای جهانی شده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویتبندی انگیزهی مشتریان از خرید کالای ورزشی دستدوم در ایران انجامگرفته، که از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، پیمایشی میباشد. جامعهی مورد مطالعه، مصرفکنندگان کالای ورزشی دستدوم در سطح کشور بود. با توجه به نامحدود بودن جامعه آماری حدود400 نفر از مشتریان به روش نمونهگیری تصادفی و هدفمند انتخاب شدند. در پژوهش حاضر به منظور گردآوری دادهها از پرسشنامه انگیزه خرید کالای دستدوم گیت و روکس، 2010، الگوبرداری و بهصورت آنلاین توزیع گردید که 324 پرسشنامه بازگشت داده شد. روایی پرسشنامه به تایید پنج تن از اساتید مدیریت بازاریابی ورزشی رسید. برای سنجش پایایی آن نیز، تعداد 30 پرسشنامه در قالب یک نمونه اولیه توزیع گردید که ضریب آلفای کرونباخ برابر 73/0 به دست آمد. از آزمونهای همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره به روش همزمان و همچنین برای اولویتبندی مؤلفهها از آزمون فریدمن استفاده گردید. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که مؤلفههای انگیزه خرید کالای دستدوم همچون برند، جستوجو برای یک قیمت عادلانه و انگیزه اقتصادی، کیفیت، تنوع کالا، مد روز بودن، اصالت، حس شکارچی بودن، تک و خاص بودن اجناس از مهمترین مؤلفههای پیشبینی کننده و فاصله از سیستم مصرف، اخلاق و محیطزیست، خاطرهانگیزی و ارتباطات اجتماعی کمترین تأثیر را بر انگیزهی خرید کالای ورزشی دستدوم دارند، همچنین، نتایج آزمون فریدمن نشاندهنده اختلاف معنیدار در رتبهبندی مؤلفههای مذکور بود.https://sls.tabrizu.ac.ir/article_5682_3f8d75cd43b90b84cc289fc6f70db705.pdfمعاونت پژوهش و فناوری دانشگاه تبریزجامعه شناسی سبک زندگی2645-56412520160420علل جامعهشناختی سیاسی ناایمنی غذایی در آمریکا و چین1031375681FAایوبامیرکواسمیدانشگاه تبریزJournal Article20170201در هزاره سوم وجود ناایمنی غذایی قابل تأمل است. تلاشهای اداری و قضایی در جهت سالمسازی مواد غذایی نتوانست تقلب در این عرصه را پایان دهد. بنابراین میتوان این پرسش را مطرح کرد که چه عواملی میتواند با ایمنسازی مقابله نماید؟ در پاسخ میتوان به صراحت گفت ایمنی غذایی یک مسئلهی امنیتی است : لذا یگانه مسئول آن حاکمیت سیاسی خواهد بود. از این رو بروز حوادث ناایمنی غذایی سریعاً ذهن انسان را متوجه قدرت سیاسی میکند. لذا در این مقاله استدلال میشود که فرایند سیاست گزاری و اجرای آن تحت نفوذ افراد ذینفع در حوزهی صنعت غذا قرار دارد. نگارنده در توجیه ادعای خود از روش استدلالی بهره خواهد گرفت. یافتهها حاکی از آن است که عامل در ناایمنی غذایی در رژیمهای اقتدارگرا نظیر چین نیروهای امنیتی و وابستگان نظام هستند و در دمکراسیها همانند آمریکا عامل ناایمنی غذایی«لابی »میباشد.https://sls.tabrizu.ac.ir/article_5681_e97789a1ebb7a56e35bb64423b8f1089.pdfمعاونت پژوهش و فناوری دانشگاه تبریزجامعه شناسی سبک زندگی2645-56412520160420بررسی رابطهی جهانی شدن با سبک زندگی؛ مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز1391745680FAکریمرضادوستدانشگاه اهوازعبدالحسیننبویدانشگاه اهوازحمیدرضانصرالهی قلعه عبدشاهیدانشگاه اهوازJournal Article20170201جهانی شدن یک فرایند تاریخی در ابعاد اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است که منجر به ورود عوامل غیربومیدر حوزهها و قلمروهای بومی گشته و بر سبک زندگی افراد جامعه تأثیر میگذارد. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه جهانی شدن و سبک زندگی است. روش تحقیق، پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه در جمع آوری دادهها استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش 16409 دانشجوی در حال تحصیل در نیمسال اول سال تحصیلی 94-1393 دانشگاه شهید چمران اهواز هستند که با روش نمونهگیری طبقهای متناسب با حجم و با توجه به جدول کرجسی و مورگان، به تعداد 377 نفر انتخاب گردید. برای اطمینان بیشتر تعداد نمونه به 400 نفر افزایش یافت. چارچوب نظری این پژوهش، تلفیقی از نظریه گیدنز و بوردیو است. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان میدهند که از یک سو، بین ابزارهای جهانی شدن (شامل: فناوری های ارتباطی، محصولات صنعتی، محصولات فرهنگی و تبلیغات تجاری) و نگرشهای نسبت به آن (شامل: نگرش اجتماعی، نگرش سیاسی، نگرش اقتصادی و نگرش فرهنگی) رابطه معنادار و از سوی دیگر بین نگرشهای نسبت به جهانی شدن و سبک زندگی، رابطه معنادار وجود دارد. علاوه بر این، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیونی نشان میدهند که از هشت مؤلفه جهانی شدن، تنها چهار مؤلفهی نگرشی یعنی نگرش اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نسبت به آن، وارد مدل رگرسیونی شده و در مجموع 18 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین میکنند. در مجموع میتوان چنین نتیجهگیری کرد که جهانی شدن به وسیلهی ابزارهای خود در حال تأثیرگذاری بر نگرشهای دانشجویان نسبت به جهانی شدن است و با تغییر نگرشها به تغییر سبک زندگی منتهی میگردد.https://sls.tabrizu.ac.ir/article_5680_aa1e6b37f03733c579a179946bbb754d.pdfمعاونت پژوهش و فناوری دانشگاه تبریزجامعه شناسی سبک زندگی2645-56412520160420سبکهای ذهنی و محیطی اشتغال در بین زنان شاغل در بخش غیر رسمی (مورد مطالعه پاساژهای شهر همدان)1752195679FAاسداللهنقدیدانشگاه همدانمحبوبهرویین تندانشگاه همدانJournal Article20170201<strong>طرح مسئله:</strong> سبک زندگی و اشتغال زنان در سالهای اخیر بسیار متحول شده است. یکی از این تغییرات افزایش چشمگیر کار زنان در پاساژها و مراکز خرید است. این امر از یک سو به دلیل تغییر گفتمان در باب حضور زنان که خود با دو نوع تغییر الف- <em>تغییرات ساختاری </em>که حضور زنان در حوزه عمومی مانند همگانی شدن تحصیل در جامعه، ورود و غلبه زنان در تحصیلات دانشگاهی و پررنگ شدن نقش زنان شهری در بازارهای کار و ب-<em> تغییرات اجتماعی </em>مانند افزایش ورود زن به عرصه عمومی به واسطه اشتغال از یک سو و کمبود فرصت اشتغال در بخش رسمی از سوی دیگر همراه بوده است.روش اصلی این پژوهش روش کیفی بوده و در کنار آن از روشهای مکمل، مشاهده و مصاحبه نیز استفاده گردیده است. جامعه آماری؛ زنان شاغل در بخش اشتغال غیر رسمی (بوتیک داران و منشی فروشهای زن پاساژهای شهر همدان) بوده است. محققانبر اساس یافته های تحقیق و منطق مطالعات کیفی، دو نوع سبک و الگوی کلی اشتغال را شناسایی کردند،سبک اشتغال خود انگیخته (اشتغال بر مبنای انگیزههای درونی) و بیشتر در سطح ذهنی است و سبک محیطی اشتغال یا سبک اشتغال برانگیخته (بر مینای محرکهای بیرونی) تقسیمبندی کرده اند.سبک اشتغال خود انگیخته شامل دو زیر شاخه (اشتغال مطلوبیت گرا و جبرانی )که در آن مولفههای ذهنی نقش پررنگتری دارند و سبک اشتغال برانگیخته شامل چهار زیر مجموعه (طبقاتی،تلقینی،تحمیلی و ویترینی)که مولفههای اجتماعی به شکل چشمگیری تسلط دارند می باشند.https://sls.tabrizu.ac.ir/article_5679_78893b64ed20e738da41d410b250d9e3.pdfمعاونت پژوهش و فناوری دانشگاه تبریزجامعه شناسی سبک زندگی2645-56412520160420تبیین عوامل مؤثر بر ملیگرایی مصرفی بر اساس مدلیابی حداقل مجذورات جزئی: PLS؛ (مورد مطالعه شهروندان شهرستان کاشان)2212645678FAمحسننیازیدانشگاه کاشانالهامشفائی مقدمدانشگاه کاشاناعظمنژادیدانشگاه کاشانJournal Article20170201حمایت از تولید و مصرف تولیدات ملی همواره در اولویت سیاستگذاریهای اقتصادی و اجتماعی قرار داشته است، اما علیرغم تأکید بر مصرف کالاهای داخلی، تاکنون در تحقیقات اندکی این گرایشها بهطور منسجم و علمی مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفته است. بر این مبنا، هدف اصلی این مطالعه، بررسی عوامل مؤثر بر میزان تمایل مصرفکنندگان به مصرف محصولات داخلی تحت عنوان «ملیگرایی مصرفی»، به صورت کمی و در نمونه نسبتاً وسیع و متنوعی از مصرفکنندگان میباشد. این مطالعه از نوع پیمایشی بوده و دادههای تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه جمعآوری گردیده است. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان 15 سال به بالای شهر کاشان در سال 1392 میباشد. با استفاده از فرمول نمونهگیری کوکران، 605 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و به روش تصادفی انتخاب و بررسی شدهاند. <br />بر اساس نتایج تحقیق، متغیر میهنپرستی با حجم اثر در حد متوسط و 35 درصد اثرگذاری کل در رتبه اول، رضایت از کالای خارجی با 25- درصد اثرگذاری کل در رتبه دوم، متغیر عملکرد تولیدکنندگان داخلی با 8 درصد اثرگذاری کل در رتبه سوم و متغیرهایرضایت از کالای داخلی، نگرش به کالای خارجی، تبلیغات تلویزیون و تشخصپذیری به ترتیب با حجم اثر کم در رتبههای بعدی قرار دارند. مقدار 0.167= Q<sup>2</sup><sup> </sup>نیز نشان میدهد؛ در مجموع، توان پیشبینی کنندگی مدل در حد متوسط میباشد. علاوه بر این، با توجه به مقدار به دست آمده در ماتریس اهمیت- عملکرد، متغیر تبلیغات تلویزیونی دارای اهمیت و در عین حال عملکرد ضعیفتر میباشد.https://sls.tabrizu.ac.ir/article_5678_5de1d6237007d0c1db433ccfda652fff.pdf