2
ارومیه-خ شهیدبهشتی – ریاست پردیس دانشگاهی دانشگاه ارومیه
10.22034/sls.2018.19693
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیرکیفیت زندگی کاری بر تعهد سازمانی معلمان تربیت بدنی شهرستان ارومیه بود. روش تحقیق، از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری شامل کلیه معلمان تربیت بدنی شهرستان، به تعداد 311 نفر بود. طبق جدول مورگان 170نفر به عنوان نمونه آماری این تحقیق بودند. به منظور سنجش کیفیت زندگی کاری و تعهدسازمانی به ترتیب از پرسشنامه‌های کیفیت زندگی کاری کاسیو (1998) و تعهدسازمانی می‌یر و آلن ( 1990) استفاده گردید. اعتبار پرسشنامه-ها توسط متخصصین بررسی و تأیید شد. ضریب پایایی آنها براساس آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب92/0و 71/0 بدست آمد. نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف ، نرمال بودن توزیع متغیرها و همگنی واریانس‌ها را نشان داد، بنابراین به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج حاکی از این بود که کیفیت زندگی کاری و مولفه های آن تاثیر مثبت و معنی داری بر تعهدسازمانی و مولفه های آن داشت.
حسینی, میرداود و کاشف, سیدمحمد . (1396). مدل سازی تاثیر کیفیت زندگی کاری بر تعهد سازمانی در بین معلمان تربیت بدنی (مورد مطالعه: معلمان تربیت بدنی شهرستان ارومیه).. جامعه شناسی سبک زندگی, 3(10), -. doi: 10.22034/sls.2018.19693
MLA
حسینی, میرداود , و کاشف, سیدمحمد . "مدل سازی تاثیر کیفیت زندگی کاری بر تعهد سازمانی در بین معلمان تربیت بدنی (مورد مطالعه: معلمان تربیت بدنی شهرستان ارومیه).", جامعه شناسی سبک زندگی, 3, 10, 1396, -. doi: 10.22034/sls.2018.19693
HARVARD
حسینی, میرداود, کاشف, سیدمحمد. (1396). 'مدل سازی تاثیر کیفیت زندگی کاری بر تعهد سازمانی در بین معلمان تربیت بدنی (مورد مطالعه: معلمان تربیت بدنی شهرستان ارومیه).', جامعه شناسی سبک زندگی, 3(10), pp. -. doi: 10.22034/sls.2018.19693
CHICAGO
میرداود حسینی و سیدمحمد کاشف, "مدل سازی تاثیر کیفیت زندگی کاری بر تعهد سازمانی در بین معلمان تربیت بدنی (مورد مطالعه: معلمان تربیت بدنی شهرستان ارومیه).," جامعه شناسی سبک زندگی, 3 10 (1396): -, doi: 10.22034/sls.2018.19693
VANCOUVER
حسینی, میرداود, کاشف, سیدمحمد. مدل سازی تاثیر کیفیت زندگی کاری بر تعهد سازمانی در بین معلمان تربیت بدنی (مورد مطالعه: معلمان تربیت بدنی شهرستان ارومیه).. جامعه شناسی سبک زندگی, 1396; 3(10): -. doi: 10.22034/sls.2018.19693
)