بررسی رابطه بین میزان مصرف رسانه‌های ارتباط جمعی و مصرف‌گرایی در بین دانشجویان دانشگاه هرمزگان

چکیده

مطالعة حاضر به بررسی رابطة استفاده از رسانه­های جمعی و مصرف­گرایی و نقش رسانه‌های مختلف و جنس مخاطبان پیام در مصرف­گرایی با استفاده از نظریة بوردیو و مدل ارتباطی اقناع پرداخته است. روش مورد مطالعه به شکل پیمایشی وجمع­آوری اطلاعات با ابزار پرسش­نامه انجام شده است. جامعة آماری نیز شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه هرمزگان بوده و تعداد نمونه هم بر اساس فرمول کوکران 362 نفر برآورد شده است. مشارکت­کنندگان به شیوة نمونه­گیری طبقه­بندی متناسب و تصادفی ساده انتخاب شده­اند. همچنین برای استخراج نتایج آماری در این مطالعه از نرم افزار spss و با توجه به سطح اندازه­گیری متغیرها از آزمون های t، همبستگی اسپیرمن و پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته­ها نشان می­دهند بین استفاده از رسانه­های الکترونیکی و رسانه­های چاپی ـ نوشتاری با مصرف­گرایی رابطة معناداری وجود دارد. همچنین تفاوت میانگین نمادهای منزلتی بین دو جنس به لحاظ آماری معنادار است. اما در رابطه با الگوهای رفتاری، تفاوت معناداری دیده نشد. رابطة معناداری نیز بین درآمد خانواده با میزان مصرف­گرایی وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون، معناداری کلی مدل را نشان می­دهد به طوری که 16 درصد از تغییرات متغیر مصرف­گرایی به وسیلة متغیرهای مستقل قابل تبیین هستند. با مقایسة ضرایب رگرسیونی استاندارد (Beta)، مشخص می‌شود که بیشترین تأثیر را متغیر رسانه­های الکترونیکی با بتای 31/0 بر متغیر مصرف­گرایی دارد و پس از آن، تأثیرگذاری متغیر درآمد خانواده با بتای 22/0 قرار دارد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات