خانواده یکی از نهادهایی است که موجهای پی در پی تغییر نظیر افزایش نرخ طلاق، کاهش تمایل جوانان به ازدواج و فرزندآوری و پیدایش اشکال جدید زندگی خانوادگی از مادران بدون همسر تا خانوادههای ترمیمی و زوجهایی که بدون ثبت رسمی ازدواج با هم زندگی میکنند را تجربه کرده است. نهاد خانواده در ایران با توجه به ضرباهنگ کندتر و گاه سریعتر برخی تغییرات بهطور کلی از این تحولات به دور نبوده است. این تحقیق به واکاوی انگیزه زوجهایی پرداخته که این نوع از همزیستی را تجربه کردهاند. این پژوهش به شیوه کیفی انجام شده است. دادههای پژوهش با کاربرد دو روش نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی و با استفاده از معیار اشباع نظری طی مصاحبه با 30 نفر از افرادی که تجربه روابط همخانگی بدون ازدواج داشتند و حداقل یکسال از طول رابطه بین آنها گذشته و در شهر اصفهان زندگی میکردند جمع آوری شده است. از تکنیک مصاحبه نیمه ساختار یافته برای گردآوری اطلاعات و از روش نظریه زمینهای برای تحلیل اطلاعات استفاده شده است. پس از تحلیل مصاحبهها مقولههای "فروکاسته شدن از کارکرد و اهمیت خانواده" و "شرایط اقتصادی" به عنوان شرایط زمینهای؛ مقولههای "دگرگونی معیارهای ازدواج"، "ترس از ازدواج"، "سرخوردگی از ازدواج"، "عدم اعتقاد به ازدواج" و "باورهای فمنیستی" به عنوان شرایط علی؛ "درگیری در فرایند عاشقانه" بهعنوان شرایط میانجی؛ مقولههای "امکان توسعه تدریجی روابط"، "احساس برابری"، احساس استقلال"، "افزایش عاملیت" و "تجربه رضایت بخش همخانگی" به عنوان به عنوان تعاملات و مقولههای محدودیت و موانع رابطه، چالشهای رابطه و هدایت رابطه به سمت ازدواج به عنوان پیامدهای پدیده همخانگی بدون ازدواج تعیین شدند. مفهوم "همخانگی انتخابی شخصی متأثر از شرایط ناگزیر فرهنگی و اقتصادی" بهعنوان مقوله هسته انتخاب شد. در نهایت نتایج این مطالعه نشان داد انگیزههای شخصی و موانع عرفی و هنجاری بیشترین دلیل برای سوق پیدا کردن افراد به این سبک همزیستی میباشند.